تار در لغت ایرانی به معنی زه، سیم و از لحاظ سازشناسی از گروه سازهای زهی مضرابی است. بنابر روایتی تار از زمان فارابی (حدود سال ۲۶۰ هجری – سال ۳۳۹ هجری) موسیقیدان معروف ایرانی وجود داشته و بعد از وی توسط صفی الدین ارموی و دیگران به سمت کمال پیش رفته‌است.
نواختن این ساز در دورهٔ زندیه در شیراز متداول و مرسوم بوده‌است. با این همه، نام نوازندهٔ مشخصی از این ساز در منابع دوره زندیه دیده نمی‌شود و از این‌رو، احتمالاً این ساز در آن دوره نام دیگری داشته‌است. ساز تار با شمایل و مشخصات کنونی (کاسه و نقاره شبیه به دل روبروی هم، با دسته‌ای متصل دارای ۶ سیم از زمان قاجار دیده شده‌است. 

 

آموزش تار در کرج

 


مرتضی حنانه (استاد موسیقی ایرانی) در کتاب گامهای گمشده، تار را ساز ملی ایرانیان می‌داند و مرحوم روح‌الله خالقی (استاد موسیقی ایرانی) در کتاب سرگذشت موسیقی می‌گوید: ساز (تار) بهمراه نام سازهایی دیگر در شعر فرخی سیستانی شاعر ایرانی (۳۷۰–۴۲۹) ذکر شده‌است 

هر روز یکی دولت و هر روز یکی غژ            هر روز یکی نزهت و هر روز یکی تار

ساز تار ساخته و پرداخته ذوق ایرانی است (منحنی و قوس‌هایی که در ساخت تار دیده می‌شود در خوشنویسی و نقاشی و مینیاتور و معماری ایرانی جاری و ساری است) و طی سالهای متمادی کامل و کاملتر گشته‌است. آخرین اصلاحات توسط درویش خان استاد موسیقی ایرانی(۱۲۵۱تهران_۲ آذر ۱۳۰۵تهران) با افزودن سیم ششم جهت تکمیل و وسعت دامنه صوتی تار انجام پذیرفته‌است. تار دارای ۲۸ پرده است (یعنی کمتر از سه اکتاو). آخرین الگوی منحصربه‌فرد ساخت تار نیز متعلق به سازگر مشهور ایرانی استاد یحیی دوم (۱۲۵۴–۱۳۱۰ه‍.ش) می‌باشد چه به لحاظ شاخص فنی و چه از لحاظ ذوقی همچنان که گره چوب را به شکل متقارن روی کاسه تار (در اصطلاح چهار گل) طراحی می‌نموده‌است. جنس چوب کاسه تار از درخت توت، دسته آن گردو می‌باشد.

آموزش تار در کرج